هنگامی که در مورد ساختار عطر صحبت می کنیم، بیشتر از تجسم هرمی استفاده می شود که ساختار عطر و اینکه چه انتظاری از آن داریم را بیان می کند. یعنی، قسمت بالای هرم، به اصطلاح نت های بالا، آن دسته از عطرها هستند که بیشترین میزان تبخیر را دارند. در ادامه بخش میانی هرم، به اصطلاح نت های میانی یا مرکزی قرار دارد و در انتها ، نت های پایه یا پایین هستند که مواد تشکیل دهنده عطر را نشان می دهد؛ آنها طولانی ترین ماندگاری را دارند و دارای کمترین تبخیر بوده و عطررا روی پوست ثابت نگه می دارند.
همانند نظریه فرویدکه هر فرد دارای سطوح شخصیتی است دنیای عطرها نیز به سه دسته تقسیم می شوند. اگرچه هر یک از این واحدهای شخصیتی، ویژگی ها، حالات عملکرد، پویایی و مکانیسم های خود را دارند، جدایی ناپذیر بوده و وابسته به هم هستند، اندازه گیری تاثیرات آنها درکلیه رفتارهای انسانی اگرچه غیرممکن نیست اما کاری بسیار دشوار است. در مورد عطر این مورد نیز صادق است، اگرچه در اصل می توان نت های پایه، میانی و بالایی را از هم تفکیک کرد، اما آنها خیلی بهم نزدیک هستند و اندازه گیری سهم دقیق هر قسمت از عطر درتصویرکلی آن غیرممکن است.
شناسه(هویت) جزء اصلی شخصیت است و با پایه عطر مطابقت دارد. شناسه از تمامی چیزهایی که از نظر بیولوژیکی مانند موارد موجود درخون و غرایز به ارث رسیده اند، ساخته شده است . درست مانند id ، پایه عطر از نت های معطر تیره و سنگین تشکیل شده است ازجمله غرایز انسانی (زباد، مشک، عنبرسائل(شاهبوی)) و گاهی اوقات وابسته به عشق شهوانی (وانیل ، نعناع هندی) است که آنها اساس هر عطر را مانند روان انسان تشکیل می دهند. اینها نیروهایی قابل مهار و هدایت شده هستند، که توسط نمونه های دیگر شخصیتی تایید می شوند. در حالی که درپایه عطر، آنها را با نت های میانی و بالایی مهار و هدایت می کنند، در حالی که نت های پایه به نوبه خود به آنها انرژی و قدرت می بخشند.
از آنجا که نت های پایه در ابتدا بسیار ناخوشایند و پویا و پرحرارت هستند (دقیقاً مانند محرک های id) ، عطر سازان راهی برای پنهان کردن آن نت های تلخ و تند با نت های مرکبات سبک پیدا کرده اند که فقط کافی است بتوانند آن شکاف ناخوشایند را به هم بزنند.
یک سیستم شخصیتی که با نت های برجسته و روشن همراه است، شخصیت اخلاقی است. این نماینده درونی ارزشهای ایده آل ماست و ویژگی خاص آن دستیابی به کمال است. کارکرد اصلی شخصیت اخلاقی ازبین بردن خواسته های ناخوشایند از شناسه است، همانطور که کارکرد اصلی نت های بالا نیز قطع بوی نامطبوع نت های پایه است.
نمونه سوم شخصیت Ego )من) است، و دارای نت های میانی عطر است. دقیقاً همانطور که ایگو در مونتاژ شخصیت، بین شناسه و شخصیت اصلی واسطه ایجاد می کند، همینطور نت های میانی بین نت های بالا و پایه واسطه می شوند. ایگو همانند نت های میانی عطر براساس اصل واقعیت هدایت می شود. بین نت های پایین که خواسته بالا و مترادف با خواسته ها و نت های عالی و زیبا است، نت های میانی مواردی هستند که عطر را در متن واقعیت عینی، واقع گرایانه ، قابل استفاده و معنی دار می کند.
بنابراین، به طور خلاصه شناسه مانند نت های پایه برای عطر به شخصیت انرژی و قدرت می دهد. ماهیت اصلی عطر مانند نت های بالا به عطر زیبایی می بخشد و همانطور که نت های میانی واسطه (تغییر) بین نت های بالا و پایه را انجام می دهند Ego میان شناسه و فراخود واسطه می شود.
اینکه چگونه همه این موارد با نحوه انتخاب عطرها در ارتباط است، با توجه به اینکه بخش اعظم روان ما غالب ترین است؟ خوب ، افرادی که دارای یک شخصیت برجسته هستند ، عطرهایی را انتخاب می کنند که «بی نقص» و «خالص» هستند و به طور طبیعی به سمت آن عطرهایی که عمدتا مرکبات، آلدئیدیک و تازه تر هستند جذب می شوند. بر خلاف آنها افرادی که دارای هویتی خودسر هستند و عمدتا توسط غرایز و نیازها رانده می شوند عطرهای حیوانی ، مقوی غنی از نت های حیوانات ، وانیل ، کهربا و غیره را انتخاب می کنند. کسانی که دارای نفس قوی هستند، تمایل به ایجاد تعادل پیام ها با هویت و فراخود دارند و عطرهایی را انتخاب می کنند که نت های میانی و تعدیل کننده آنها بیشتر گل و ادویه هستند. البته ما به سمت چیزهایی که شبیه به ما هستند، گرایش پیدا می کنیم. بنابراین، کسی که غرق در تمایلات شدید است، غالباً نیاز به پاکسازی ، سم زدایی و آرامش از آنها را احساس می کند.
